به روزرسانی فتنه!

ژانویه 2, 2010 at 4:04 ق.ظ. (سیاست)

توضیح: این نوشتار در فرصتی کوتاه نگاشته شده است و امیدوارم به زودی با تأمل بیشتر آن را کامل‌تر و مستندتر نمایم.

بیانیه هفدهم مهندس موسوی، حاوی نکات قابل تأمل بسیاری است که در این مجال به اختصار به کلیت و قسمتی از آن‌ها خواهیم پرداخت.

گذری بر گفته‌ها، تحلیل‌ها و اظهارنظرهای گروه‌های مختلف نشان می‌دهد که برخی از حامیان موسوی و همچنین مخالفانش نقطه مشترکی دارد و آن اینست که هر دو طیف، این بیانیه را نشانه خستگی موسوی یا سازش و عقب‌نشینی او می‌دانند. اما آیا واقعا چنین است؟

مروری بر بیانیه‌ها و اظهارات و عملکرد چندین ماهه آقای موسوی خلاف این را اثبات می‌کند. همچنان که اظهارات ایشان در رابطه با وقایع روز عاشورا و اصرار بر مواضع قبلی خود و همچنین اعلام آمادگی برای شهادت(!) در بیانیه اخیر چیزی غیر از مصالحه با نظام را در ذهن مجسم می‌کند. او به روشنی به این نکته اشاره دارد: «اندیشیدن به این گونه راه‌حل‌ها که عده‌ای توبه کنند و عده‌ای معامله کنند و بده و بستانی صورت گیرد تا این مشکل بزرگ حل شود عملا به بیراهه رفتن است»!

ظاهرا بند اول راه‌حل پیشنهادی موسوی است که دوستان را به شک و تردید انداخته و آن را به نوعی عقب‌نشینی تعبیر می‌کنند. اما واقعیت چیست؟

باید گفت در شرایطی به سر می‌بریم که ماهیت نفاق روشن شده است و سران فتنه در معرض محاكمه و مجازات قرار دارند. همچنین فشار توده ملت براي مواخذه آنان به خاطر خيانت‌ها و جنايات انجام شده رو به گسترش است. جریان فتنه در حال حاضر در اوج بحران به سر می‌برد و برای حفظ حیات خود ناچار است به تغییر استراتژی و اتخاذ راهبردهای جدید دست بزند و به عقیده نگارنده بیانیه اخیر موسوی، تغییر استراتژی را کلید زد.

اگر مروری بر بحث‌هایی نظیر تشکیل دولت وحدت ملی و دولت ائتلافی در قبل از انتخابات و طرح وحدت ملی در اواخر مهر ماه داشته باشیم، می‌توان به زوایای پیچیده این طرح جدید دست یافت. محور مشترک و لیدر اصلی این بحث‌ها و طرح‌ها آقای هاشمی رفسنجانی بوده و طرح و پیگیری آنها از طریق مهره‌های ایشان صورت گرفته است. مطرح‌ترین شخصی هم که این گونه مأموریت‌ها به وی سپرده شده است، کسی نیست جز محسن رضایی. و این گونه بود که رضایی بار دیگر به میدان آمده تا مرحله دیگری از طرح جدید را پیش ببرد. حال نامه وی به رهبری را مرور کنیم:

«این حادثه می تواند سرآغاز یک تحرک جدی در پیشرفت امور کشور و پایان بخشیدن به نگرانی‌ها و ابهامات ماه‌های اخیر در سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی و سایر فعالیت‌هاي كشور گردد… اینجانب به عنوان سرباز رهبري و ملت ایران ضمن تشکر از مردم و تبریک به جنابعالي، تقاضا مي‌کنم که تمام فعالان سیاسی و بزرگان انقلاب به پیروی از ملت ايران به صورت دسته جمعي در سپاس‌گزاري از حركت مردم به يك حركت نمادين دست بزنند… عقب‌نشینی آقای میرحسین موسوی از انکار دولت آقای احمدی‌نژاد و پیشنهاد سازنده ایشان به اینکه مجلس و قوه قضاییه به وظایف قانونی خود در قبال پاسخگو کردن دولت عمل کنند، هر چند دیر هنگام بود ولی می‌تواند سر آغاز یک حرکت وحدت بخش در جبهه معترضین با دیگران باشد».

مطمئنا به اشتراک لفظی و معنایی این نامه با بحث‌های قبلی مطرح شده از سوی هاشمی و رضایی واقفید. و نیز بر این نکته صحه می‌گذارید که محسن رضايي از هاشمي رفسنجاني خط مي‌گيرد. می‌توان گفت این طرح همچون طرح وحدت ملي جز فتنه‌اي جديد براي گريز از تخلفاتي كه طراحان آن انجام داده اند، نيست و صحنه‌گردانی هاشمی در آن به وضوح نمایان است.

اکنون زمزمه‌های مربوط به «بررسی عدم کفایت سیاسی دولت در مجلس» را که چند ماه پس از انتخابات و به نقل از هاشمی مطرح شد، می‌توان درک کرد. شاهد این مدعا بیانیه موسوی است:

« اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت‌های غیرمعمول در مقابل کاستی‌ها و ضعف‌هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است. به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بی‌کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چهارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد.»

حتما معنی و مفهوم «حمایت‌های غیرمعمول» و کنایه آن را نیز متوجه می‌شوید! موسوی با درخواست پاسخگو شدن دولت و برداشته شدن حمایت رهبری از آن، راه را باز می‌کند که اهرم‌های قانونی برکناری دولت فعال شود. پس از شکست استراتژی لشکرکشی خیابانی، در واقع می‌خواهد مسأله را به جای خیابان در مجلس حل و فصل کند. البته نتیجه یکی‌ست. اینکه او می‌گوید: «اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و و مجلس را بدهد و اگر بی کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چهارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد»، معنای روشنی دارد. از نظر او، هاشمی، لاریجانی، رضایی و بسیاری دیگر از چهره‌های رقیب احمدی‌نژاد، دولت کارآمد و باکفایت نیست. او به سادگی میدان بازی جدیدی تعریف می‌کند که در آن چهره‌های بسیاری را می‌توان بر علیه دولت متحد کرد؛ کسانی که پس از تندروی‌ها و هتاکی‌های وی و زیر پا گذاشتن قانون و نفی مبانی نظام از او فاصله گرفتند یا لااقل مجبور به سکوت شدند.

در واقع موسوی برکناری احمدی‌نژاد را به دلیل عدم کفایت سیاسی پیشنهاد و پیش‌بینی می‌کند. امری که می‌تواند به یک انتخابات مجدد البته نه با شرکت و انتخاب وی بلکه با جایگزینی گزینه‌ای موجه (همچون راست صالح!) منتهی شود و خواسته همه زخم‌خوردگان را برآورده نماید.

بنا بر آنچه گفته شد دور جدید فتنه و ویرایش به روز شده آن هوشمندی و بصیرت خاص و متناسب با خودش را می‌طلبد که امید است در پرتو عنایات حضرت حق، این ابتلاء را با سربلندی پشت سر بگذاریم.

پایاپیوند 3 دیدگاه